[ad_1]
شرق: كمتر كسي در اين خطر روا ميدارد كه اقتصاد ايران با مشكلات جدي روبهرو است. میزان نرخ پول ملی سرعت گرفته شده، به طور متوسط نرخ تورم سالانه از ابتدای سال 97 تاكنون به بیش از 37.6 درصد رسیده است. این نرخ در سال 96 برابر با 9.6 درصد بود. به بیان دیگر، افزایش قیمت ها و سرعت كوچكشدن سفره اقشار كمدرآمد نسبت به سال 96 نزديك به چهاربرابر شده است.
محرومیت کشورمان از درآمدهای نفتی که بر اثر تحریم های ظالمانه دولت آمریکا تشدید شده است، شرایطی را برای سرمایه گذاری ارائه می دهد که سرمایه گذاری به پایین ترین سطح خود در چند دهه گذشته رسیده است. این به آن معنی است که فرصت رشد و توسعه برای کشورمان روزبهروز از دو سال است
بازارهای موجود در معرض تاختوتاز رقبایی که دیگر خیالشان از جانب ما راحت شده، قرار گرفته است. فرصت كسب درآمد از موقعیت شرقك كشورمان در مسیر كردور شمال-جنوب و-غرب را بهتدریج داریم از دست میدهیم و به بیانی سوخت توسعه كشورمان ترك منبع و روزبهروز این سوخت ارزشمند درحال تلفشدن و هدررفتن است.
در نتیجه فاصله ما با رقبای منطقه ایمان در حال افزایش است، باگت به روزهای اوج و جبران عقب ماندگی روزبمانوز و حتی ساعت به ساعت مشکلتر می شود. شكاف توسعه نیافتگی در دهه سوم قرن 21 از نوع شكاف دهه سوم قرن 20 نیست و نمی توانم بهراحتی رن را جبران و درمان كنم.
زیرا زیرساختها و برندهایی درحال شكلگرفتن است كه سرنوشت ارتباطات را برای حداقل قرن آینده تعیین و تثبیت خواهد كرد. اما در این میان است که دولتمردان و متولیان امور در چنین دوران خطیر و سرنوشت سازی، حتی در اولیات و الفبای مباحث اقتصادی هم توافق ندارند.
درنتیجه تدوین و اجرای یک برنامه منسجم برای توسعه همهجانبه کشور دشور در تدراسر برای نمونه دیدگاه سیاسیون ما درباره نحوه ارتباط با دنیا کاملا نقاسب ستقاس. یک گروه معتقدند باید مثل همه ککورها همه به سمت مثبتی با جهان ازش برویم و از سفره های تجارت جهانی سهم خود را برداریم.
اما طرف مقابل این توهم است که بدون تایید با جهان هم می توان به توسعه دست یافت و بهاططلاح ژاپن اسلامی شد. که قدرتهای بزرگ دنیا در تلاش برای متقاعدساختن افکار عمومی دنیا برای اعمال فشار بر ایران بودند و خطر ارجاع پرونده ها به شورای امنیت، کشورمان زمانی را تهدید میکرد، رئیسجمهوری وقت قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران را کاغذپاره های بیاثر میدانست.
همان ایام حتی گروهی از سخنوران پا از این هم فراتر نهاده و تحریم را نعمت میدانستند که باعث پیشرفت ککور خواهد شد. گذگذت زمان بر همگان اثبات کرد که نه قطعنامه های شورای امنیت کاغذپاره های بیتثثیر هستند و نه باعث پیشرفت ککور می شود. بااینحال هنوز این جریان به درجه همفکری سیاسیون ما ⌌سینتهی نشدد. مهم ترین میدان تقابل آرا ادامه اختلاف نظر در باب میزان مهم با جهان است.
یک طرف معتقد است باید هرچه زودتر به حل مشکل سر راه ارتباط اقتصاد کوکور با بازار جهانی پرداخت; اما طرف دیگر میگوید مککلات ککور ریشه داخلی دارند و باید سوءمدیریتها را درمان کرد. کنایه چند روز پیش رئیسجمهوری که گفت «دولت نخواهد گذاشت عدهای پایان تحریم را عقب بیندازند» اشاره به همین اختلاف نظر و اختلاف نگرش دارد. چندی پیش رهبر معظم انقلاب اسلامی استقلال ککور را به گفتوگو و همفکری با همدیگر توصیه کرد.
در واقع به نظر میرسد که جروبحث میشود دو سلیقه معارض در کشورداری در مسیری نبوده که به نوعی نزدیکی و وحدت کمتری بر سر موضوعات پایهای دارد. به بیان دیگر آنچه رخ داده، از نوع منازعه لفظی و به بیان عامیانه روکمکنی بوده است، تا بحث تحقیقاته. از سوی دیگر این گفتوگو و مباحثه نباید فقط در سطحی باشد و سران سه قوه و پشت درهای بسته می گیرد و این فکر به ذهن مردم خطور می کند که لابد نامحرم هستند و بنا نیست در سرنوشت کشورشان نقشی داشته باشند.در واقع آنچه جامعه امروز ما نیاز داریم. دارد، شکلگیری یک گفتوگوی ملی است، گفتوگویی مبارک حول محور اقتصاد. بهعنوان ولینعمت قدرتمندان و متولیان امر چه خواستههایی دارند؟
در سیاست های اقتصادی کشور چه نظری دارند؟ اولویتهای آنها چه تفاوتی با اولویتنظر مقامات دارد؟ آیا آنها سیاست را در خدمت اقتصاد میخواهند یا میلند همچنان اقتصاد ککورمان برای چند ده دیگر نیز در خدمت سیاست باشد؟ در بیش از چهار دهه بارها و بارها در انتخابات مجلس شورای اسلامی انتخاب شده و انتخاب شده است.
این نیز درست است که مردم در دوران انتخابات در جریان برنامه ها و دیدگاه های احزاب و جناح های سیاسی قرار گرفته و برنامه مورد نظر خود را انتخاب می کنند. اما این حقیقت دارد که هیچگاه جریان خروجی در ککور ما نشان میدهد که فضایی برای ضسترش و تحقق آن گفتوگوی ملی ارائه شده است. علت این امر را باید در نگاه ابزاری که برخی قدرتمندان به موضوع انتخابات دارند، جستوجو کرد.
از نظر آنها انتخابات نه بستری برای گفتوگوی و انتخاب انتخاب پرطرفدارتر بلکه برای رسیدن به قدرت و سپس به برنامهها مطابق با نظام تنظیم ملی فلان جریان سیاسی است. اقتصاد ما در قدم اول به گفتوگوی ملی نیاز دارد. ارباب سلیقه های سیاسی باید صادقانه با مردم وارد گفتوگو شوند و با شفاف کردن راه های پیشرو با صراحت به مردم بگویند که چه خطراتی اقتصاد کشور و در واقع کیان جامعه ما را تهدید می کند، بگویند که چالش های اساسی کشور از نظر آنها کدام است و هرکدام چه درجه ای از آن را تهدید می کند. دارد، بگویند که آیا چراغ را برای خانه شهروندان روا میدارند یا به مسجد و آنگاه از شهروندان بخواهند با اطلاعات کامل تصمیم بگیرند و راه آینده کشور را معین کنند.
انتخابات خرداد 1400 شاید آخرین شانس کشورمان برای گفتوگوی ملی حول محور اقتصاد و انتخاب راه برای جبران خطاهای گذشته و استفاده از فرصت باقیمانده برای توسعه اقتصادی; مانع حضور شکوهمند و مخالف مردم در صحنه نمی شود.
ناصر ذاکری-کارشناس اقتصادی
[ad_2]