pishborobanner

بارقه امید در کویِ هواداران پرسپولیس

[ad_1]

روزنامه ایران ورزشی: فرهنگ و مکتب و اصالت جزو واژه های مورد علاقه هواداران فوتبال در ایران شده اند. هر اقدام کوچک بازیکن خود را به ریشه و اصالت باگگاه مربوط به میدانند و خیلی راحت به بازیکنان حریف توهین می کنند.

مطلب جذاب: مشاوره رایگان کنکور کارشناسی ارشد و دکتری روانشناسی و مشاوره 1401

پیدا کردن کسی که بگوید «من نیاز دارم تا سطح فرهنگم را بالاتر برم» از پیدا کردن یک الماس کف خیابان مشکل تر است. همه ما معتقدیم که دیگران بیفرهنگ هستند وگرنه ما نه فقط فرهنگ را نمی شناسیم این مشکل نیست که زیادبود داریم و همین بافرهنگ بودنمان باعث پررو شدن بیفرهنگ شده است!

خاص نیست با وجود 83 میلیون بافرهنگ، چرا وضع رانندگی ما این است، چرا هرجا میرویم کپه کپه آشغال ریختهاند و چرا این همه فحش و توهین در فضای مجازی شناور است؟ نکند اینها کار اینها کار آدم فضایی های بیفرهنگ است که میخواهند ما فرهیختها را زیر سوال ببرند؟! بعد از تساوی 1-1 پرسپولیس مقابل ذوبآهن که برای هواداران این تیم تلخ و گزنده بود، مثل همیشه در فضای مجازی دوقطبیهایی در حمایت و مخالفت با یحیی گلمحمدی شکل گرفت. نقدهایی درباره علت عقب کشیدن تیم در نیمه دوم، تعویض ها و … چیزهایی که بعد از یک نتیجه نامطلوب طبیعی است اما در این میان نقد رفتار حامد لک و سعید آقای متمایز از گذشته بود. چیزی شبیه یک بارقه امید در ظلمات!

حامد لک از نظر فنی در سه ماه گذشته یکی از پنج بازیکن برتر پرسپولیس بوده است، هواداران قدردان درخشش او هستند و میدانند بعید بود با رادوشویچ به فینال لیگ قهرمانان آسیا بروند اما در دو مورد تمارض و وقتکشی او به شدت حمله قرار گرفت. او یک دقیقه بدون هیچ برخوردی را روی زمین انداخت و 70 خودش را نشان داد چند دقیقه است، با این شیوه بازی وقتی را گرفت اما برداشت بلند شد، توپ را کاشت و با همان پایی که مدعی بود درد می کرد که به شدت محکمی توپ را حتی می زد. از میانه زمین رد شد!

در آخرین دقیقه این بازی هم او بعد از برخورد جزئی با بازیکن ذوبآهن چنان از درد به خود پیچید که سعید آقایی با علت گری به میانه دعوا پرید، کارت زرد دوم را گرفت و اخراج کرد. در نتیجه همین اخراج پرسپولیس گل تساوی را خورد. عکسی منتشر شده است که نشان می دهد پای بازیکن ذوبآهن به حامد لک خورده است اما به گونه ای نبود که لک به عادت سابق در ماشین سازی و نساجی و فولاد و … به خودش بپیچد و وقت تلف کند.

در او با این کار تلاش کرد سرعت عمل ذوبآهن را انجام داد که شکی نیست اما همیشه این شیوه را نمی دهد و سعی می کند آقایی که فصل قبل با لباس سپاهان قبل از رویارویی با پرسپولیس عکسی منتشر کرد که کبوتر قرمز را در زمین توی دست گرفته بود حالا برای نشان دادن تعصب به قرمزها از اینور بام افتاد، اخراج شد، تیمش گل خورد و بازی حساس مقابل سپاهان را از دست داد.

این دو رفتار خودزنی نیست؟ تعداد زیادی از پرسپولیها ضمن تحسین عملکرد فنی حامد لک نوشته اند او و سعید آقایی باید به یاد داشته باشد که پرسپولیس به این کارها نیاز ندارد. بازیکنان تیم بزرگی که همیشه با جنگیدن و مبارزه تا آخرین نفس شهرت داشته اند، نباید دست به وقت تلف کردن و خلق حاشیه های غیرضروری بزنند که نتیجه اش هم صدمه به تیم است و هم اعتبار و احترام آن را در نزدیکی فوتبال مخدوش می کند.

اما در مقابل آنها هم به این عده پرخاش کرده اند که «خود فرگوسنپندار» هستند و این کارها در فوتبال لازم است چون فقط سه امتیاز مهم است و … این درست همان نقطه تلاقی بردن به هر قیمت با فرهنگ، اصالت و ریشه است. چیزی که ما در جامعه هم زیاد در موردش حرف میزنیم ولی وقتی پای شخص است وسط میآید چشممان را میگیرم و میگوییم ایرادی ندارد، غافل از اینکه این فرهنگ نهادینه میشود و فردا روز رقیبان هم با همین شیوهها مرا غارت میکنند و آن وقت شکایت میکنند. بیهوده است. چرا؟ چون در بزنگاه نشان دادیم «هدف وسیله را توجیه می کند» پس برای رسیدن به موفقیت که خودت حق داری هر کاری بکنی، رقیبت هم برای خودش حق را قائل است.

نتیجه؟ همین فضای بلبشویی که داریم. این که ناله و ککایت و غر زدن به سرود ملیمان تبدیل می شود و هیچکس هم نمی پذیرد در به وجود آمدن آن سهمی دارد!

[ad_2]

Reece Bryant

ایجاد کننده. شیطون عاشق تلویزیون حل کننده مشکلات مادام العمر نویسنده. تحلیلگر. نینجا فرهنگ پاپ. عاشق اینترنت معتبر. کاوشگر کل کارآفرین لاعلاج

تماس با ما