[ad_1]
شرق: یک سال از ترور ناجوانمردانه حاج قاسم سلیمانی و همراهانش به دستور ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، میگذرد.
این ترور و شهادت حاج قاسم او را در افکار عمومی ایرانیان جاودانه کرد و نام نیک او را در جهان مطرح کرد و این فرمانده غیور را به یکی از معروفترین چهره ها در جهان تبدیل کرد. از طرفی تبدیل به یک تروریست خطرناک قاتل شد که باکی از ککتن انسانها نیست و به کارگیری زور را برای خود جایز میشمارد.
خداوند نخواست تا ترامپ ادامه به سلطه خود بر جهان دهد و او را در ناکامی در مصاف با جزئیات به زیر ککید. اما سوال این است که چرا دست به چنین ترور وحشتناکی زد؟ رئیسجمهور آمریکا از روزی که بر رسی ریاستجمهوری تکیه زد، به دنبال ازبینبردن اقتدار و مؤلفههای قرت جمهوری اسلامی بوده است.
او «هسته‌های»، «نفوذ منطقهای»، «قدرت موشکی» و «ظرفیت‌های اقتصادی» را از اساسی‌ترین مؤلفههای قدرت ایران میدانست و به دنبال محدودسازی و توانایی آنها بود. به همین دلیل بود که آمریکا اردیبهشت 97 از برجام خارج شد تا کارزار فشار و تحریم های بانکی را علیه ایران کند و با کمک آنها، باعث فروپاشی اقتصاد ایران شود.
است که فکر میکرد طبیعی با ضعیفشدن ککور، نفوذ منطقهای ایران نیز خودبه خود از بین خواهد رفت و توسعه برنامه موککی ایران هم خواهد شد. او حتی امیدوار بود این فشارهای عظیم و بیسابقه در تاریخ بشر، باعث فروپاشی اجتماعی و تغییر حکومت در ایران بشود و اسرائیل نفس راحتی بکد; اما در عمل اینگونه نشد.
اکثر مردم دچار رنجی شدند، ایران با وجود سنگین ترین فشارها به حیات خود ادامه داد و چیزی از نفوذ منطقهای ایران که به لحاظ اجتماعی و فرهنگی است، کاسته نشد. بنابراین آمریکا و اسرائیل تصمیم گرفتند علاوه بر آن بر سرش و تشدید تحریمها، دست به ترورهای هدفمند و هوشمند بزنند. با چنین هدفی بود که ترور فرمانده نیروی قدس و مطالعات هستهای و نیز ترور افراد مقاومت در مقابل عراق، فلسطین، لبنان و سوریه در دستور کار آمریکا و اسرائیل قرار گرفتند.
ترور قاسم سلیمانی و دکتر محسن فخریزاده و حرکت مکرر اسرائیل به مواضع جنبش حزب الله و سایر رزمندگان مقاومت در سوریه و همچنین حمله به کشتی های حامل نفت ایران در آب های آزاد در چنین هدفی انجام شده و شاید تا پایان عمر ریاست جمهوری جمهوری نیز ادامه خواهد داشت. در
در واقع شهید حاج قاسم سلیمانی در 10 سال آخر عمر خود تبدیل به یکی از افراد برجسته قدرت ساز ایران شد و این همان چیزی بود که آمریکا و اسرائیل از آن بهشدت نگران بودند. این سردار غیور و ابومهدی المهندس در تلاش برای مقابله با سلطه آمریکا در رژیم صهیونیستی و نیروی قدس به مخالف اسرائیل در فلسطین، سوریه و لبنان کمک میکرد تا اسرائیل کنترل شود و آمریکا وادار به خروج از اشغال شده باشد.
در این سالها حاج قاسم تجربه زیادی در شیوه های کمک به نفوذ آمریکا و نیز مقابله با تاکتیکهای جنگی اسرائیل آموخته بود و به فرد مجرب و کارآزموده و مسلط بر مسائل منطقه تبدیل شده بود. او نه‌تنها به حزب‌الله و حماس و حشد الشعبی و انصارالله قدرت بخشید. بلکه در با دولت های عراق و ایران به دنبال یک نوع هماهنگی منطقه ای در برابر خصمانه آمریکا و اسرائیل بود. حالا یک سال از رن روز شوم ترور گذگذته، ولی حاج قاسم به اوج عزت رسیده است و قدرت در اوج ذلت را از دست داده است. پس باور کنیم که: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون».
حسین علیایی – تحلیلگر
[ad_2]
