[ad_1]
شرق: اصولی که در انتخابات مجلس انتخاب می شوند با انتخاب حداقلی و در غیاب اصلاحطلبان مجلس را در اختیار می گیرند، تصور میکردند که می تواند در انتخابات ریاست جمهوری 1400 هم با همین شیوه فاتح انتخابات وجود امایا ماجرا برای آنها به این راحتی ها هم نیست و آرامآرام می شود. همچنین دریافتهاند اگر زمینه گفتمانی و سیاسی ایجاد شود، هنوز اصلاحطلبان می تواند سرمایه اجتماعی خود را به میدان آورد.
به دلیل چنین هراسی ایشان در این مدت همهجانبه کوشیدهاند که علاوه بر تخریب شخصیتهای اصلاحطلب با موفقیتهای پیاپی گفتمان اصلاحات که رواداری داخلی و بین المللی است را مخدوش کنند. با طرح موضوعاتی موهوم مانند وابستگی اصلاحطلبان به سرویس های اطلاعاتی-امنیتی غربی یا پولگرفتن اصلاحطلبان از آمریکایی ها یا حمایت مستقیم آمریکا از اصلاحطلبان در انتخابات 1400; مواردی که هر کدام نیاز به اسناد متقن دارند و در صورت عدم مدارک کافی می توانند عنوان سرمایه ای داشته باشند.
نمونه های از زنی ها
برای مثال روزنامه کیهان اخیرا اصلاحطلبها را با همکاری با اسرائیل کرده است یا چندیپیش احمد کریمیاصفهانی در مصاحبه ای گفته است: «دوسازی هایی که بازهم اصلاحطلبان مبادرت به طرح آن کرده اند، با هماهنگی کامل آمریکا انجام می شود و آنها می خواهند در برنامه های هماهنگ با آمریکا را انجام دهند. به ملت ایران تحویل دهند. در صورتی که چنین دوگانهای هیچگاه وجود خارجی ندارد و آمریکا اگر جرأت حمله به ایران را داشته باشد در نمیکرد و این میداد.
بهتر است که اصلاحطلبان اینقدر بر طبل جنگ و صلح نکوبند زیرا دیگر چنین سیاست نخنمایی خریدار نیست. مردم هم در انتخابات ریاست جمهوری 1400 فریب این حیله انتخاباتی را نخور . یا حتی برخی از آنها مانند حمیدرضا ترقی پا را فراتر از این سخنان می گذارند و می گویند که اصلاحطلبان از آمریکایی ها پول میگیرند: “اصلاحطلبان اکنون به دنبال آن هستند که با طرح موضوع ردصلاحیت خود را توجیه کنند که دیگر پایگاه های اجتماعی ندارند. از سوی دیگر آنها در پی امتیاگگیری از دموکراتها در آمریکا نیز هستند و میخواهند به کمک آمریکایی ها در 1400 برنده شوند.
نیمنگاهی به امتیازگیری در داخل هم دارند و میکوشند با بالابردن هزینه بررسی صلاحیتها از نظام امتیاز … جریان اصلاحات با حمایت مالی دموکراتها در آمریکا در انتخابات حاضر میشوند و در داخل هم با مظلومنمایی میخواهند امتیاز بگیرند. آنها اگر را تنگ می بینند به سمت نامزد اجاره ای میروند، نامزدی که موقعیت سیاسی آنها در قدرت را حفظ کند; بنابراین حتما نمیشود تثیر آنها را در انتخابات را انکار کرد و باید دانست که آنها را به راحتی از قدرت کنار نمیروند ».
این سخنان در حالی است که اگر مثالی بر این مدعا باشد یعنی حمایت مالی از دموکراتها یا حتی درخواست اصلاحطلبان از دموکراتها وجود دارد، رسانه های اصولگرا درنگ نمیکردند و آن را منتشر میکردند. اما علت طرح چنینهایی چیست؟
ایجاد نامیدی عمومی
رادیکال که طرح موضوع طرح را به مثابه ارتباط با غرب میدانند میکنند در شرایطی که هیچ امیدی به گشایشهای بینالمللی وجود نداشته باشد، میتواند در میان نامیدی عمومی با رأی حداقلی فاتح انتخابات شوند. به همین دلیل است که برخی از فعالان سیاسی معتقدند اصولگرایان تندرو از شکست خیلی خوشحال نشدند و بدشان آمدند برای بار دیگر نیرویی در آمریکا کار بیاید که مانند آن از روی اساس دیپلماسی باور نداشتند.
در حقیقت ترامپ برای مخالفان گشایش بین المللی گزینه بسیار خوبی بود زیرا او نیز در چهارسال ریاستش بر دولت آمریکا نشان داد، نه تنها ذرهای با ابتدایی ترین مبانی آشنایی ندارد، بلکه اساسا اعتقادی به معاهدات بین المللی ندارد. از سوی دیگر او هم مانند نتانیاهو و تندروهای داخلی از ابتدای کارش در دولت با اصل برجام مخالف بود. کسانی که اصلاحطلبان را به حمایت از سازنده با دنیای خانواده به وابستگی به غرب می پردازند در معرض این قرار گرفتن قرار می گیرند که چگونه می شود راستینترین مخالفان مواضع دشمن وابستگان به آمریکا و غربی ها باشند؟
مواضع غیرواقعی
نکته دیگری که برخی از اصولگرایان اغلب میگویند که اصلاحطلبان باکردن دوگانه صلح و جنگ یا مقابله-مذاکره به دنبال راهانداختن جنگهاراسی در کشور هستند و با استفاده از این ابزار میخواهند مردم را وادار به رأیدادن به اصلاحات کنند. چنین ادعاهایی در حالی است که در همین چند روز مشاهده میشود که یک فرد مانند کسی که باعث انقطاع دیگر میشود، میتواند کشور را در طرح یک بحران سیاسی قرار دهد. بنابراین این نکته که اگر در میان نمیشود، چالشهای موجود هم تشدید شود، موضوعی غیرواقعی نیست و اصرار دارد که تمام مواضع اصلاحطلبان انتخاباتی است، سخنی است که از واقعیات موجود نیست.
تنگکردن عرصه بر اصلاحطلبان
از طرفی اصولگرایان بنا دارند تا با طرحهای متفاوت شرایط را بر اصلاحطلبان بیش از پیش تنگ کنند و احتمالاً با اعمال فشار روانی بر شورای نگهبان زمینه ردصلاحیت را ایجاد کنند. از سوی دیگر آنها با علم به بخشی از مردم نسبت به مردمان اقبال نشان می دهند، می خواهند از فضایی ایجاد کنند که این گفتمان بسوزد. به این معنا که اکنون آنقدر تکرار می کنند که با وابستگی به آمریکا و اسرائیل که اصلاحطلبان از بیان استدلال های خود در این موضوع است، به طور کلی صرف نظر می کنند زیرا در دو دهه آخر دریافت می کنند که بسیاری از القائات می توانند منجر به افزایش سیاسی شوند. داشته باشید.
در آخر به نظر می رسد که اصولگرایان تندرو از حالا شمشیرهای خود را از رو بسته اند و برای رسیدن به پاستور از هیچ حربه ای فروگذار نمی کنند; هر چند ممکن است نیز بدانند که زننده بدون هیچ گونه تأثیری بر رأی مردم و چه چیزی ادعا می کنند اصولگرایان در شرایطی که مردم نسبت به وضعیت موجود گلایه دارند، نمی توانند خود را انتخاب کنند، بلکه در غیاب رأی اکثر مردم با رأی کمتری رای دهند. پیروز انتخابات میشوند.
[ad_2]