[ad_1]
فرارو- مایکل کیماژ؛ استاد تاریخ در دانشگاه کاتولیک آمریکا و عضو مدعو در صندوق مارشات آلمر. او در فاصله سالهای 2014 تا 2016 در ستاد برنامه ریزی سیاست در وزارت خارجه آمریکا فعال و در حوزه داخلی و روسیه تخصص دارد. او به طور خاص در امور بین الملل، روابط ایالات متحده و روسیه و تاریخ دیپلماتیک آمریکا منتشر می کند. آخرین کتاب او “رهاسازی غرب: تاریخچه یک ایده در سیاست خارجی آمریکا” در آوریل 2020 میلادی چاپ شده بود. او رئیس شورای مشورتی انستیتو کنان است.
به گزارش فرارو به نقل از فارین افرز؛ زمانی که روسیه به جنگ داخلی در سوریه در تابستان 2015 آمریکا پیوست و شرکای آن را شوکه کرد. “باراک اوباما” رئیس جمهور وقت آمریکا، از سر نامیدی ادعا کرد که سوریه برای روسیه و “ولادیمیر پوتین” رئیس جمهور آن کشور به “باتلاق” خواهد شد و سوریه ویتنام روسیه یا افغانستان پوتین خواهد بود. نظر او اشتباه فاحشی بود که در نهایت شد.
سوریه برای پوتین به باتلاق تبدیل نشد. روسیه مسیر جنگ را تغییر داد و “بشار اسد” رئیس جمهوری سوریه را از کاست قریب الوقوع نیاات داد و سپس ارتش نظامی را به اهرماتیک دیپلم تبدیل کرد. هزینه ها و تلفات را پایدار نگه داشت. اکنون نمی‌توانم روسیه را در سوریه نادیده گرفت. هیچ توافق دیپلماتیکی وجود ندارد. در عوض، مسکو نفوذ مسکقهای بیش از تری از اسرائیل گرفته تا لیبی شریک وفادار خود یعنادار خود یعنی اسد را برای طرح قرت روسیه درت روسیه در سوریه حفظ کرد. در سوریه، چیزی که دولت اوباما پیش بینی کند احتمال موفقیت مداخله روسیه بود.
در زمستان سورئال 2021 و 2022 میلادی، ایالات متحده آمریکا و اروپا بار دیگر در فکر مداخله نظامی بزرگ روسیه هستند این بار در قاره اروپا و بار دیگر، بسیاری از تحلیلگران درباره پیام های وخیم برای متجاوزان هشدار می دهند. در ۱۱ فوریه، «جیمز کلورلی» معاون وزیر امور خارجه بریتانیا در اروپا پیش بینی کرد که یک جنگ در روسیه برای روسیه برای روسیه به مثابه «باتلاق» خواهد بود.
در یک منطقی هزینه و فایده، در این استدلال می شود که بهای یک جنگ تمام عیار در تجزیه و تحلیل برای کرملین بسیار بالا خواهد بود و قابل توجهی را به دنبال خواهد داشت. ایالات متحده آمریکا غیرنظامیان را 500 نفر تخمین زده است. در کنار تضعیف حمایت از پوتین در میان نخبگان روسیه بدنا از تنش های متعاقب با اروپا آسیب میبینند آغاز جنگ می تواند اقتصاد روسیه را به خطر اندازد و مردم روسیه را از پوتین دور کند. همزمان، جنگ می تواند برابر نزهای را به مرزدیکتر بسازد و روسیه را برای سالیان آینده در مقابه مقابل مقابله با مقاومتی قرار دهد.
بر اساس این دیدگاه، روسیه در دام فاجعه‌ای که خود ساخته است، می‌خواهد. با این وجود، به نظر می رسد تحلیل هزینه و فایده پوتین به تغییر وضعیت موجود اروپا باشد. رهبری روسیه بیشتر می پذیرد و فراتر از نزاع در سیاست های روزمره پوتین در یک ماموریت تاریخی برای تحکیم اهرم روسیه در منطقه قرار دارد (همان گونه که در بلاروس و قزاقستان این کار را انجام داده است).
از دید مسکو پیروزی در کسب درآمد است. البته روسیه ممکن است به بحرانی که در حال حاضر طولانی است. با این وجود، اگر محاسبات کرملین درست باشد همان طور که در نهایت در سوریه انجام داد ایالات متحده و اروپا نیز باید برای احتمال غیر از باتلاق آماده شوند. اگر روسیه در پیروز شود چه خواهد شد؟
اگر روسيه كنترل را به دست آورد يا براي آن يكيور را در نتيجه بي ثباتي دوره تازه ايالات متحده آمريكا و اروپا آغاز خواهد كرد. دولت آمریکا و اروپا با دوگانه بازنگری در امنیت اروپا و ککیده نشدن به جنگ بزرگتر با روسیه روبرو خواهند شد. همه طرفین باید دشمنان مسلح هستند را در رویارویی مستقیم در نظر داشته باشند. دو مسئولیت دفاع از قاطعانه از صلح اروپا و جلوگیری از محتاطانه از تشدید جنگ با روسیه لزوما با یک ساگگار دفاع. ایالات متحده آمریکا و متحدانش ممکن است خود را برای ایجاد یک امنیت جدید اروپایی در نتیجه نظامی روسیه در کشور ناآماده ببینند.
برای روسیه، در نتیجه ممکن می‌شود مشکلی وجود داشته باشد. مانند سوریه، پیروزی لزوما نباید به حل و فصل پایدار شود. این پیروزی می‌تواند شامل استقرار یک دولت سازگار در کیف و یا تگزگاک اووه اوه باشد از سوی دیگر، ککست ارتش ارتش و مذاکراین مورد تسلیم من ککور می‌تواند به طور خودکار کنده شود. روسیه هم چنین می تواند از عملیات سایبری ویرانگر و ابزارهای انتشار اطلاعات جعلی و نادرست با حمایت از تهدید و زور ساختن و ایجاد تغییر رژیم در آن کشور استفاده کند. با هر یک از این نتایج، شکست در عمل از غرب خواهد شد.
اگر روسیه با ابزار نظامی سیاسی سیاسی خود در کنترل اروپا وضعیت پیش از جنگ را نخواهد داشت. در آن زمان، دیگر این احساس وجود ندارد که اتحادیه اروپا یا نه می تواند تضمین کننده صلح در آن قاره باشند. در عوض، امنیت در اروپا باید از اعضای اتحادیه اروپا و نتلودیه اروپا و نتدی بلود دفاع کند همه دولت های خارج از ناتو به استثنای فنلاند و سوئد به تنهایی در برابر روسیه مقاومت خواهند کرد. این ممکن است لزوما یک تصمیم برای پایان دادن به سیاست گسترش قلمروی ناتو نباشد، اما سیاستی خواهد بود که در عمل اجرا می شود. تحت محاصره روسیه، اتحادیه اروپا و ناتو، دیگر سیاست گذاری های بلند پروازانه فراتر از مرزهای خود را نمی خواستند. ایالات متحده آمریکا و اروپا در شرایط جنگ اقتصادی دائمی با روسیه خواتیرگ ت.ند
غرب به دنبال اجرای تحریم های خاص خواهد بود که با توجه به عدم تقارن اقتصادی، روسیه احتمالاً با سایبری و باج گیری در حوزه انرژی آن در مقابل مثل خواهد کرد. چین ممکن است در این رقابت اقتصادی در کنار روسیه بایستد. روسیه از طریق روشهای منصفانه و غیر منصفانه از هر تی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و افکار عمومی و انتخابات در ککورهای اروپایی استفاده خواهد کرد. روسیه در هری از بی ثباتی سیاسی اروپا و هرج و مرج در آن قاره استقبال و حمایت خواهد کرد. در مقابل، حاکمیت روسیه بر جامعه وسیعی از بی ثباتی و ناامنی را از استونی تا لهستان تا رومانی ایجاد خواهد کرد.
زمانی که تا زمانی که روسیه در آن کشور ادامه می دهد همسایگان آن را حرکت آمیز و غیرقابل قبول قلمداد می کنند و برای برخی به عنوان تهدیدی علیه امنیت خود تلقی خواهند شد. در میانه این پویایی در حال تغییر، نظم در اروپا اساسا از نظر نظامی در نظر گرفته شود. از آنجایی که روسیه دست قوی تری در حوزه نظامی نسبت به حوزه اقتصادی دارد به نفع کرملین خواهد بود که نهادهای غیر نظامی مانند کشورهای اروپا را به حاشیه براند.
در صورت پیروزی روسیه در روسیه، موقعیت آلمان در اروپا به شدت به چالش ککیده خواهد شد. آلمان یک قدرت نظامی مرزی است که هویت سیاسی پس از جنگ خود را بر رد جنگ بنا نهاده است. حلقه دوستانی که آلمان را احاطه کرده اند به ویژه در شرق اروپا یعنی لهستان و ککورهای بالتیک با خطر بی ثبات شدن توسط روسیه اعلام کرده اند.
فرانسه و بریتانیا برییل داشتن ارتش نسبتا قوی و كت طولانی مداخلات، نقشهای پیشرو در امور اروپا را بر عهده خواهند گرفت. با این حال، عامل کلیدی در اروپا، ایالات متحده آمریکا باقی خواهد ماند. ناتو در معرض خطر در شرق اروپا، خط مقدم که در امتداد خط تماس بسیار بزرگ، گسترده و نامطمئن با روسیه از جمله بلاروس و بخشهای تحت کنترل روسیه در روسیه قرار گرفته اند و به حمایت از آمریکا وابسته خواهند بود. شرق اروپا از جمله استونی، لتونی، لیتوانی، لهستان و رومانی، احتمالاً تعداد قابل توجهی از نیروهای ناتو را به طور دائم در خاک خود مستقر خواهند کرد.
رد فنلاند و سوئد برای قرار گرفتن در زمره ککورهایی که درخواست ماده 5 ناتو در قبال آنها در نظر گرفته شده غیر ممکن است به نظر خواهد رسید. ککورهای اتحادیه اروپا و ناتو هرگ رژیم جدید تحت حمایت روسیه در مردم را به رسمیت نخواهند شناخت. با این وجود، آنها با همان چالشی روبرو خواهند شد که در مورد بلاروس با آن روبرو هستند: اعمال تحریمها به کشورهای عادی کشور باعث آسیب میرساند و امکان حمایت از جمعیت غیر نظامی و دسترسی به آنها وجود ندارد. از اعضای ناتو شورش در قوم را تقویت خواهند کرد که روسیه با تهدید اعضای ناتو به آن خواهد داد. وضعیت مخمصه بسیار بزرگ خواهد بود.
پناهجویان در جبهه احتمالی در قالب میلیون‌ها نفر فرار خواهند کرد. بخشهایی از ارتش که به طور مستقیم متحمل شکسته نشده اند به نبرد ادامه خواهند داد که از جنگ پارتیزانی است که باعث می شود هم پاشیدن اروپا را در طول جنگ جهانی ایجاد کند. وضعیت دائمی تشدید تنش بین روسیه و اروپا ممکن است از نظر نظامی سرد باقی بماند احتمال دارد که از نظر اقتصادی وضعیت گرم داشته باشد.
روسیه احتمالا در حوزه سایبری و هم چنین در انرژی تلافی خواهد کرد. مسکو دسترسی به کالاهای حیاتی مانند تیتانیوم را که آن ککور دومین صادرکننده بزرگ آن در جهان محدود خواهد شد. این جنگ فرسایشی، آزمایشی برای هر دو طرف خواهد بود. حرکت عظیم پناهیان به سوی اروپا سیاست حل نشده اتحادیه اروپا در قبال پناهندگان را تشدید می کند و زمینه مساعدی را برای پوپولیس ها فراهم می کند. لحظه سرنوشت ساز نبردهای اطلاعاتی، سیاسی و سایبری در زمان برگگاری انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا در ایالات متحده آمریکا خواهد بود. آینده اروپا به این انتخابات دارد. انتخاب انتخاب گزینه یا نامزدی شبیه او ممکن است روابط میان اروپا و آمریکا را نابود کند و ناتو و امنیت های امنیتی آن برای اروپا را زیر سوال ببرد. برای دولت ایالات متحده، پیروزی روسیه بر روی استراتژی کلان تاثیرات منفی در اروپا، سیا و کشورهای اروپایی خواهد داشت.
نخست آن که موفقیت روسیه در آمریکا مستلزم آن است که به سمت ر.ردر است. هیچ ابهامی در مورد ماده ۵ ناتو (از نوع تجربه شده در دوران بارداری) مجرد و.خز تنها قوی ایالات متحده به امنیت اروپا، مانع از موفقیت روسیه در ایجاد اختلاف بین ککورهای اروپایی خواهد شد. این امر با توجه به اولویت های رقابتی، به ویژه اولویت هایی است که ایالات متحده در روابط با چین با آن برخورد خواهد کرد.
جنگ در ناتو را نه تنها به عنوان ابزاری برای استفاده در خارج از منطقه مانند جنگ در افغانستان بلکه به عنوان اتحاد – جنگ دفاعی بی نظیری که برای آن طراحی شده احیا خواهد کرد. تهاجم ستردهتر روسیه به یک کشور باید هر عضو ناتو را به افزایش هزینه های دفاعی خود سوق دهد.
برای اروپا، این آخرین فراخوان به منظور بهبود قابلیت های دفاعی اروپا با ایالات متحده آمریکا به منظور مدیریت روسیه و چین به ایالات متحده کمک می کند. برای مسکو که اکنون در رویارویی دائمی با غرب است، می تواند به عنوان یک پشتوانه اقتصادی و شریک در مخالفت با هژمونی ایالات متحده عمل کند، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که در مردم به روابط نافع چین و روسیه باشد.
جاه طلبی چین برای تبدیل شدن به گره مرکی اقتصاد اوراسیا به دلیل ابهاماتی که جنگ به همراه دارد لطمه خواهد دید. در آن زمان، عصبانیت چینیها از ایجاد ایجاد نزدیکی بین واشنگتن و ن نمیشود، اما ممکن است زمینه ساز آغاز گفتگوهای تازهای میان پکن و واشنگتن شود.
روسیه که منطقه وسیعتری را می‌سازد، می‌تواند ترکیه را به سمت ایالات متحده سوق دهد که به نوبه خود می‌تواند آنکارا و مسکو شکاف ایجاد کند. این اتفاقی مثبت برای ند و خواهد بود و هم چنین، فرصت های بیشتری را برای سرمایه گذاری آمریکا و ترکیه در اختیار خواهد گذاشت. ترکیه در آن زمان یک به عنوان یک مزاحم بلکه به مثابه مشترکی که از ابتدا قرار بود این نقش را برعهده داشته باشد به فعالیت های خود پرداخت خواهد کرد.
مسلم آن است که دو قدرت مهم جهان (امریکا و روسیه) هر اندازه که جهان بینی های شان دور از هم باشد و هر اندازه که از نظر ایدئولوژیک مخالف باشد باید خشم شان را کنترل کنند.
این یک شعبده بازی فوق العاده حیله گرانه خواهد بود: وضعیت جنگ اقتصادی و مبارزه با ژئوپلیتیکی در سراسر قره اروپا در عین حال حفظ وضعیتی که اجازه نمی دهد تشدید تنش به جنگ تمام عیار تبدیل شود. همزمان اگر ایالات متحده تصمیم خود دولت به احیای حضور داشته باشد پس از خروج فاجعه بار از انتخاب دامنه رویایی ایالات متحده و روسیه در بدترین حالت می تواند جنگ های نیابتی در آفریقا یا آفریقا نیز افزایش یابد. با گسترش بحران در منطقه، غرب روسیه نباید دست کم بسازد. نباید بر روی روایت‌های الهام گرفته شده از آرزوها تکیه کنیم. پیروزی روسیه در موضوعی تخیلی نیست. جستجوهای روسیه در ایجاد بی نظمی را می توان با جستجوهای غرب برای باگگردانی مقایسه کرد.
[ad_2]
